تشبیه
تشبیه، از ریشه عربی « شبه» و مصدر متعددی به معنای مانند کردن می باشد.
در اصطلاح فن بیان و بدیع، مانند کردن چیزی است به چیز دیگر در صفتی در شعر یا متن ادبی.
در زبان عربی ابتدا شیوههای بلاغت به هم آمیخته بود و بعد به سه شاخه جداگانه (معانی، بیان و بدیع) تقسیم شد. در این تقسیمبندی تشبیه در شاخه بیان قرار میگیرد. در زبان فارسی بیشتر فنون بیان (از جمله تشبیه) و قسمتی از مباحث مربوط به معانی را در بخش بدیع (سخن آرایی) آوردهاند و به همین علت در زبان فارسی تشبیه از اصطلاحات مشترک فن بیان و بدیع است.
ارکان تشبیه:
تشبیه دارای چهار رکن یا بنیان است که به مجموع آنها «ارکان تشبیه» گفته میشود:
1. مشبه؛
2. مشبه به؛
3. ادات تشبیه؛
4. وجه شبه.
برخی غایت و هدف از تشبیه را نیز جزو ارکان تشبیه آوردهاند.
هدف و خواست سخنور از تشبیه گوناگون است؛ مانند: بیان امکان مشبه، بیان حال او یا میزان شدت و ضعف صفت در آن، ستایش یا نکوهش مشبه، برتری دادن مشبه بر مشبهبه و نشان دادن اهمیت و مشبهبه و دلیل دل بستگی و یا نیاز به آن.
انواع (گونههای) تشبیه:
گوناگونی تشبیه غالباً بر اساس گوناگونی ارکان تشبیه است:
گوناگونی بر اساس دو طرف تشبیه: ممکن است دو طرف تشبیه (مشبه و مشبهبه) هر دو حسی باشند یا عقلی، یا یک طرف حسی باشد و طرف دیگر عقلی و یا به عکس؛ نیز ممکن است دو طرف تشبیه، مرکب یا مفرد باشد.
گوناگونی بر اساس وجه شبه: حسی یا عقلی (غیر حسی) بودن وجه شبه، مفرد یا مرکب بودن آن، ذکر یا عدم ذکر وجه شبه در تشبیه.
گوناگونی براساس ادات تشبیه: به لحاظ آمدن یا نیامدن ادات تشبیه در کلام.
تشبیه وهمی: تشبیهی که مشبهبه آن وجود خارجی نداشته باشد:
یکی نیزه تیر برداشت گیو
چو دندان غول و چو چنگال دیو
(سنا)
غول و دیو و دندان و چنگال آنها وجود خارجی ندارد.
تشبیه خیالی: در صورتی که اجزا مشبه به هر کدام به تنهایی وجود خارجی داشته باشند اما صورت نهایی، برآمده از توهم و تخیل گوینده است:
شبی تیره مانند دریای قیر
نه بهرام پیدا نه کیوان نه تیر
(فردوسی)
دریا به تنهایی و قیر به تنهایی در خارج وجود دارند اما، صورت نهایی یعنی دریای قیر وجود خارجی ندارد.
تشبیه مفرد به مفرد: دو طرف تشبیه هر دو مفرد باشد:
چون پیرهنت گرفتهام تنگ بر بر
برنارم همچو دامن از پای تو سر
(مسعود سعد سلمان)
تشبیه مرکب به مرکب: آن است که دو طرف تشبیه دو چیز یا بیشتر باشد:
سر از البرز، برزد قرص خورشید
چو خون آلوده دزدی ز مکمن
(منوچهری)
تشبیه مطلق یا صریح: آن است که چیزی را بدون هیچ قید و شرطی به چیزی دیگر تشبیه کنند:
شبی خوش همچو روزت شادمانی
بهاری همچو ایام جوانی
(سنا)
تشبیه مشروط یا مقیّد: آن است که چیزی را به چیزی مانند کنند با شرط و قید:
به ماه ماندی اگر نیستیش زلف سیاه
نه زهره ماندی اگر نیستیش مشکین خال
(استغنایی نیشابوری)
تشبیه تفصیل: آن است که پس از تشبیه، مشبه را بر مشبه به برتری دهند یا آنکه به جای ادات تشبیه کلماتی به کار ببرند که نشان دهنده برتری مشبه باشد:
خورشید زیر سایه زلف چو شام اوست
طوبی غلام قد صنوبر خرام اوست
(سعدی)
تشبیه جمع: یک چیز را به چند چیز تشبیه کنند:
لب توست یا چشمه کوثر است
عقیق است یا خود نی شکر است
(سنایی)
تشبیه تسویه: عکس تشبیه جمع؛ یعنی چند چیز را به یک چیز تشبیه کنند؛ و بهترین تشبیه تسویه را آن دانستهاند که گوینده چیزی از خود و چیزی از محبوب را به یک چیز تشبیه کنند:
مانا عقیق نارد کس از یمن
همرنگ این سرشک من و دو لبان تو
(منصور منطقی رازی)
تشبیه اضمار: گوینده تشبیه را به گونهای بیان کند که ظاهر سخن به تشبیه شباهتی نداشته باشد:
به روز واقعه تابوت ما ز سرو کنند
که مردهایم ز داغ بلند بالایی
(حافظ)
تشبیه ملفوف: چند مشبه و مشبه به بیاورند؛ بدین ترتیب که اول همه مشبهها و بعد از آن همه مشبهها را ذکر کنند:
از عارض و روی و زلف داری
طاووس و بهشت و مار با هم
(خاقانی)
تشبیه مفروق: مقابل تشبیه ملفوف است یعنی چند مشبه و چند مشبهبه باشد و هر مشبهبه پس از مشبه خود بیاید:
مهر او آب و کین او آتش
خشم او درد و عفو او درمان
(مسعود سعد سلمان)
تشبیه مجمل: آن است که وجه شبه در تشبیه نیاید:
بیار آن می که پنداری روان یاقوت نابستی
و یا چون بر کشیده تیغ، پیش آفتابستی
(رودکی یا امیر معزی)
تشبیه مفصل: وجه شبه در تشبیه بیاید:
که را رسد که کند عیب دامن پاکت
که همچو قطره که بر برگ گلی چکد پاکی
(حافظ)
بسیاری معتقدند: دو چیز که به یکدیگر تشبیه میشوند، هر چه از نظر وجه تشابه از یکدیگر دورتر باشند، تشبیه زیباتر است و برخی بر این باورند که صفات مشترک بین این دو هر چه بیشتر باشد، تشبیه زیباتر است و به عقیده برخی دیگر شرط خوبی تشبیه، وجود خارجی یا قابل عکس کردن آن یا دوری و نزدیکی دو سوی تشبیه به هم از نظر وجه تشابه نیست بلکه ملاک زیبایی و خوبی تشبیه «پسند و ناپسندی ذوق سلیم» است.
تعداد صفحات : 1
صفحه قبل 1 صفحه بعد